*‌ وبلاگ همدردی - بزرگترین مرکز مشاوره خانواده و ازدواج تحت وب *

تخصصی ترین وبلاگ در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج

*‌ وبلاگ همدردی - بزرگترین مرکز مشاوره خانواده و ازدواج تحت وب *

تخصصی ترین وبلاگ در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج

سکوت.....روحیه نیک!

از سوی عشق می آیی ...فریب در کارت نیست. 

 

سلام(می کنی) و مانند هر روز با صدایی ضعیف اما زیبا و ظریف:....اجازه می خواهی! 

بلند جواب  می دهیم :سلام.  

 

خیلی خوب هست که دوباره می بینمت. در این روزها . دلم برایت تنگ شده.... 

 

راستش امروزه بیشتر به تو و دست های نجیبت فکر می کنم. 

 

بعد از آن روز یاد گرفتم همه انسان ها.....همه که نه! بیشترشان هم سر دارند و هم مغز. 

 

همیشه خدا ساکت بودی....نگاهت قرار سکوت داشت. 

سیدی را یاد گرفته بودی....به یا داشتی سیدی به نجابت است .

 

در چه فکری؟......زندگی کردن سخت شده!  

چند بار سعی کردم بپرسم دلیل سکوتت چه بود؟  

چرا هر وقت من احساس می کنم می خواهی فریاد زنی و حرفی... :  

می گویی:بگذریم..و می گذری و می بخشی.  

 

و من تازه یاد می گیرم ...با هر سختی :آسانی است!!!