معمولا دخترها در سنین 9تا13سالگی به بلوغ جنسی می رسند و پسرها
تقریبا از14تا 17 سالگی، دختر ها در سنین 20 تا 25 سال و پسرها در سنین
25 تا 30 سال ازدواج می کنند.
بلوغ یعنی تکامل نیاز جنسی در افراد، و ازدواج پاسخی مناسب به این نیاز
است، اما فرهنگ جنسی نامتعادل حاکم بر ملت ایران بین نیاز(بلوغ) و پاسخ
صحیح(ازدواج) به آن چندین سال فاصله انداخته است، تا چند سال پیش که هنوز
فساد جنسی در ظاهر رفتاری دختران و پسران جوان منعکس نشده بود، برخی تصور
می کردند که خلاءِ چندیدن ساله ی بین نیاز و پاسخ را می توان به راحتی با
روزه گرفتن، نماز خواندن، مسجد رفتن و …. پرکرد.
اما این تصورات شعار مانند هیچ گاه عملی نبوده، نیست و نخواهد بود، و در عمل خلاء ِ به وجود آمده بین بلوغ وازدواج با روابط نامشروع، خودارضایی و همجنس بازی پر شد.
برخی بر این باورند که می بایست به جای پر کردن خلاء، آن را از بین برد، در واقع سن ازدواج را تا سن بلوغ کاهش داد."کسی که چرایی زندگی را یافته است:می تواند با چگونگی آن بسازد"
شاید بسیاری از شما هم در اطرافیانتان افردای را دیده اید که هرگز فکر ازدواج را در سر نمی پروانند. و با تکیه بر استدلال ها و دلایل منطقی خودشان مانند:(همه افراد چه دختر و پسر ناپاک هستند.... دنیا پر از خیانت است...امکانات نیست....و..)از این امر طفره می روند.
آیا واقعا آنان به ازدواج میلی ندارند؟؟؟
آیا آنان راهی برای ارضا نیازهایشان پیدا می کنند؟؟
اصلا دلیل این همه دلزدگی از ازدواج چیست؟؟
من قصد دارم یکی از عوامل هم و پیش زمینه ای که دال بر عدم انگیزه بری ازدواج کردن هست را بیان کنم.
""هراس"">>یکی از ویژگی های هراس(مانند::هراس از ارتفاع..از موقعیت..از شلوغی..از ازدواج) آن است که فرد از هر چه ترس و وحشت داشته باشد بر سرش می آید و خواهد آمد.
بنابراین کسانی که از "ازدواج" هراس دارند ناخودآگاه و ناخواسته محیط و موقعیتی را فراهم می کنند تا آن ترس و هراس عملی شود و خود را بروز دهد...که واقع از آن چیزی که ترس داشتند مانند: عدم موفقیت در ازدواج" برسرشان خواهد آمد.
حال بحث اصلی ما هم بر سر این موضوع است که چرا باید افراد پیش زمینه یا در واقع اظطراب پیشین را برای خود فراهم نموده و زندگی خود را با افکار منفی نابود سازنند.
کسانی که با دیدی منفی و بدبینانه بر مقوله ازدواج می نگرند و همواره سوالات تخریب کننده نظیر""از کجا معلوم همسرم آینده ام با کسی ارتباط نداشته؟؟ چگونه بفهمم او به من دروغ نخواهد گفت؟؟""" را مطرح می سازنند همواره از از انرژی درونی ناآگاه و بی خبرند و آنهم انرژی توان و تصمیم گیری خویشتن است.
اولین گام عدم هراس از موقعیت و تکیه بر توان خویشتن است:: که با توجه به موارد زیر حاصل می شود:
1>
صبور باشید.
در جوابم می گویی::
مهم تو هستی!!!........هرگز متوجه تناقض حرف هایت شده ای؟
دوستت دارم!!!.........آیا متوجه تناقض حرف هایت شده ای؟
خواهم ایستاد!!.......می شه متوجه تناقض حرف هایت بشی؟
مطمئن باش!!!.......تمومش کن لطفا.
می گویم:
اصلا خبر داری؟.......فرصتش را نداشتم!!!
واقعیت داره؟.........دلم برات تنگ میشه!!!
دارم می رم؟.........کارش نمیشه کرد!!!
کافیه؟.................بی اراده!!!
می خواهم بشنوم:::یعنی خواستم بگم که "وابستگی"....وابستگی است . هیچ فرقی نمی کند پسر باشی یا دختر....بلاخره دچارش می شی.
هیچ فرقی نمی کنه عاشق باشی یا نه.
هیچ فرقی نمی کنه معشقوق باشی یا نه.
بخدا تفاوتی نداره وبلاگ نویس باشی یا نه.
تفاوتی نداره اسم وبلاگ "تنهابی کس" باشه یا "بی کس تنها" و اصلا خود "تنها". از بیست متری رایانه هم پیداست "وابسته ای"!!!
راستی خبرنداری؟؟؟میدونم گرفتاری.....گرفتار نوشتن چندسطری از بی وفایی و عشق و خوراندن آن احساسات پوچ خود به "خوددیگری".
خواستم بگویم:یعنی قصد گفتن داشتم ولی نشد..یعنی نمیشه....چون تو ""وابسته ای"".
""هر کس آن چنان می میرد که زندگی می کند"".
دختره...پسره....خوب و نازنین. فقط یبار به این فکر کن که "می میری....یا زنده ای؟"
پس بهتره زندگی کنی.......نه؟؟؟
نه تو بی اراده ای!!!
پژوهش های روان شناسی اجتماعی چندین ملاک را در خصوص ظاهر و زیبایی را ارائه کرده است که عبارتنداز::
1>چشمان نسبتا درشت
2>بینی و چانه کوچک
3>گونه های برجسته
4>ابروان بلند
5>مژه های پر پشت
6>لبانی خوش ترکیب و متبسم
7>سیمای صاف و سالم و بدن های کشیده و ورزیده
8>صورت های کودکانه(baby face).
البته مواردی که گفته شد ..جنبه عمومی زیبایی را شامل می شود و بیشتر در زنان بارز است.
زیبایی یک امر نسبی است و از شخصی به شخصی دیگر متفاوت.
تا حال نظرات بی شماری در مورد زیبایی ظاهری بیان شده است ...ولی آیا می توان زیبایی باطنی را هم با چنین ملاک های سنجید؟؟؟
آری می شود...کافیست قدری به صدای قلبت گوش دهی و عقلت را بکارگیری تا در تعامل دو عضو فعال......برگزینی فردی را که شایسته توست.
شوپهناور می گوید:
"شما بیست سال بر سن معشوقتان بیفزائید.آنگاه تاثیر مستقیم آن را بر روی احساستان مطالعه کنید!!!"
""ازدواج"""