میل جنسی(libido) بطور چشمگیری در افراد مختلف مـتـفاوت میـباشد، حتـی در یک فرد بسته به شرایط درونی و بیرونی، میل جنسی متغیر میباشد.
کـاهـش میـل جنـسی در زنان امری بسیار شایع و در مـردان امری نادر اسـت. (حـتـی غـالب مـردانی کــه از اختلال نعوظ رنج میبرند نیز میل جنسی خود را از دست نمیدهند.)
هورمون جنسی مردانه ی تستوسترون نقش فراوانی بروی میل جنسی در هر دو جنس مرد و زن ایفا میکند.
برخلاف تصور عام پس از یائسگی احتمال افزایش میل جنسی در زنان بیشتر است تا کاهش میل جنسی.
علل کاهش میل جنسی در مردان:
علل جسمی:
۱-اعتیاد به الکل و یا مواد مخدر
۲-کم خونی (نادر)
۳-افزایش ترشح هورمون پرولاکتین از غده هیپوفیز.
۴-چاقی (علت شایع)
۵-مصرف برخی داروها (بویژه داروهای درمان مشکلات پروستات)
۶-کاهش هورمون جنسی تستوسترون (نادر)
۷-بیماریهای عمومی و مزمن نظیر دیابت.
علل روانی:
۱-افسردگی.
۲-استرس.
۳-خستگی و کار زیاد.
۴-اختلافات و مشکلات جدی با شریک زندگی.
۵-گرایشات همجنس گرایانه.
۶-ترس از عدم توانایی در ارضاء شریک جنسی.
۷-استرس های محیطی از قبیل سروصدا و یا نورهای آزاردهنده.
علل کاهش میل جنسی در زنان:
علل جسمی:
۱-کم خونی به علت از دست دادن آهن در هنگام عادات ماهانه و یا زایمان (شایع)
شواهد نشان می دهند که بیش از 90 درصد از جمعیت جوامع گوناگون به طور متوسط حداقل یک بار در طول زندگی خود ازدواج می کنند اما جالب توجه است که دلایل اساسی ازدواج امروزی در مقایسه با گذشته دستخوش تغییرات شگرفی شده است.
سه دلیل عمده ازواج در جوامع امروزی عبارتنداز::
الف)عشق و علاقه ::منظور از عشق و علاقه احساسات عمیق و مثبتی است که زن و مرد پس از ازدواج نسبت به یکدیگر تجربه می کنند. از جمله این احساسات :توجه به مراقبت... صمیمیت.. نزدیکی...انگیختکی..ارتباط مطلوب و تمایلات جنسی را می توان ذکر کرد.
ب)مصاحبت::افراد همچنین به دلیل داشتن نیاز به مصاحبت ازدواج می کنند. مصاحبت محبتی است که ما نسبت به کسی که در زندگی مان با او عمیقا در هم تنیده است. داریم. در حقیقت شامل
ادامه مطلب ...دستور العمل ازدواج در تمام دنیا یکسان نیست ما درباره ازدواج در ایران بحث می کنیم. که مردم در آن به گونه دسته جمعی زندگی می کنند.
مثلا:یک خانواده ۲۲نفر هستند!در ایران ازدواج با یک دختر به معنی ازدواج با یک خاندان است. این دختر ۴ دایی دارد. ۸ تا عمو. ۷ تا برادر دارد! همچنین ازدواج با یک ژسر به معنی زندگی با یک خاندان است و این جاست که در بحث مشاوره ""سازندگی"" و "" همتایی"" نقش مهمی پیدا می کند و این به آن معناست که پدرومادر دختر....داماد را بپذیرند. پدر ومادر مادر پسر.. عروس را بپذیرند.
پدرومادر دختر بر انتخاب داماد صحه بگذارند.
پدرومادر پسر بر انتخاب عروس صحه بگذارند.
عروس باید پدرومادر پسر را بپذیرد
داماد باید پدرومادر دختر را بپذیرد
در نهایت این دو خانواده همدیگر را بپذیرند.
وقتی ما در حال عاشقی به سر می بریم! بی دلیل پدرومادر کسی را دوست می داریم با خود می گوییم" ای کاش پدرومادر من بودند!"
این صحبت هفته های اول است. سه سال که می گذرد دیگر نمی خواهیم صدسال سیاه هم قیافه آنها را ببینیم!
پس اشتباه نکنید احساسات ما در آغاز اشنایی نسبت به پدرومادر این پسر یا این دختر اشتباه است. همین جا باید بگویم که بسیاری از جوانان ما به هیچ وجه این بند را نمی پذیرند.
می گویند دو نفر که یکدیگر را انتخاب می کنند. کافی است. به صراحت بگویم که یکی از علت های مهم طلاق همین بند است. بنابراین برای پیشگیری از طلاق باید به این موضوع بهای بسیاری بدهیم.