*‌ وبلاگ همدردی - بزرگترین مرکز مشاوره خانواده و ازدواج تحت وب *

تخصصی ترین وبلاگ در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج

*‌ وبلاگ همدردی - بزرگترین مرکز مشاوره خانواده و ازدواج تحت وب *

تخصصی ترین وبلاگ در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج

پذیرش مهریه سنگین: اثبات عشق یا اثبات حماقت

پذیرش مهریه سنگین: اثبات عشق یا اثبات حماقت

[تصویر: 1257161749_18460_69579571cb.jpg]

مهریه های سنگین نشان دهنده بی اعتمادی زن و شوهر به یکدیگر و سطح فکر پایین است. مهریه بالا می تواند به عنوان یک ابزار در دست دختران قرار بگیرد و پسران از این نظر همیشه تحت استرس و فشار باشند.

بالا بودن مبلغ مهریه و نیز پایین بودن آن موجب دردسرهایی میگردد که بیشتر موارد مربوط به بالا بودن مبلغ "مهریه" می باشد که در ذیل به اختصار به چند مورد اشاره میگردد.


1- بالا بودن میزان مهریه باعث افزایش طلاق میشود. شاید عوام براین باور باشند که بالا بودن مهریه باعث عدم طلاق از سوی مرد است اما چنین نیست زیرا با افزایش میزان مهریه زنان احساس میکنند که دارای پشتوانه محکمی هستند و برای حفظ زندگی زناشوئی از هنر زنانگی خود استفاده نکرده و آن را فراموش میکنند. لذا مردان در ضمیرناخوداگاه خویش احساس بردگی میکنند و برای رهایی از این بند به فکر چاره می افتند. و چون چاره ای پیدا نکنند بصورت ناخواسته عصبی وپرخاشگر شده و فشار وارده از سوی زن را با چندین برابر تقویت به سوی همان طرف مقابل برگشت میدهند این کنش و واکنش ها بطور مداوم تکرار شده و در اخر منجر به عدم سازش میگردد که اگر هر دو مقاومت کنند به خانواده ناهنجار مبدل میشود اما در بسیاری ازموارد زنها چون ازنظر عاطفی حساسند مقاومت خویش را از دست داده و با بخشیدن همان اهرم فشار (مهریه) خود را خلاص میکنند.یا در مواردی مردان به اصطلاح پی همه چیزرا بر تن خود مالیده و اقدام به جدایی مینمایند و تاوان اشتباه خود را با زندان و پرداخت اقساط بلند مدت میپردازند.

2- بالا بودن میزان "مهریه" باعث فساد در جامعه میگردد. که این مورد به طرق مختلف انجام میشود که به اختصار به یک مورد اشاره میشود. برخی از زنان با داشتن اهرم فشار رو به عدم تبعییت نموده و به بی بندوباری روی میاورند.

3- بالا بودن مهریه باعث افزایش توقعات میگردد.

4- بالا بودن مهریه باعث افزایش سن ازدواج و حتی کاهش ازدواج میگردد.

5- بالا بودن مهریه موجوب افسردگی و سردرگمی مرد میگردد.

خانواده ها با شعار "کی داده کی گرفته" مبالغ سرسام آوری را برای مهریه در نظر میگیرند. اما این سوال مطرح است که اگر خانواده دختر راضی نشد چه باید کرد. به نظر صاحب نظران اگر توقع خانواده دختر از دارایی پسر بیشتر باشد پسر باید قید آن دختر را بزند چون با خانواده کاملاً غیر منطقی طرف است. از طرفی در قسمت دوم بحث حمایت از زنان مطرح می باشد مطمئناً مردان دوست دارند که زنانشان در فقدان ایشان حمایت گردد و هر چه در توان دارند برای این مهم مایه می گذارند.



تصورات غلط

[تصویر: 1257162152_18460_350f079221.jpg]

1- مهریه سنگین نشانه عشق پسر به دختر است.

2- مهریه سنگین ضامن تداوم رابطه و خوشبختی دختر است.

3- مهریه سنگین نشانه عزت، حرمت و شخصیت دختر است.

4- مهریه سنگین موجب اعتماد بنفس دختر و مایه فخر و مباهات وی است.

چند نکته:

1- یکی از آمارهای مربوط به جمعیت کیفری زندان‌ها متعلق به افرادی است که به علت عدم توانایی در پرداخت مهریه و شکایت همسران خود در زندان‌ها به سر می‌برند، بدون اینکه از نظر عناصر مربوط به ارتکاب جرم واقعاً مجرم باشند.

2- بی‌سرپرست شدن خانواده، بیکار شدن یک نیرو در جامعه، گسترش ناامنی روانی و اخلاقی در جامعه و زندانیان غیر بزهکار از مهم‌ترین آسیب‌های این اقدام است.

3- تعیین مهریه سنگین نمی‌تواند ضامن خوشبختی زندگی زناشویی یک زوج شود و اگر کسی خواهان زندگی باشد، با یک سکه هم می‌تواند زندگی کند.

4- برخی موارد تعیین مهریه سنگین صرفاً به دلیل چشم و هم چشمی و رقابت با دختران دیگر فامیل یا فشار خود خانواده دختر صورت میگیرد که هیچکدام وجه عقلانی و منطقی ندارند

5- گروهى از زنان که در فکر جمع اموال از راه ازدواج و طلاق هستند، در حین خواستگارى و امثال آن چهره خوب، فهیم، عاقل و ... از خود ارائه مى‏دهند. پس از ازدواج و گرفتن مهریه، حیله‏گرى‏هاى زن شروع مى‏شود، بدسلیقگى در پذیرایى از مهمان، بدسلیقگى در چیدن اثاثیه منزل، بد اخلاقى و ... چنان مى‏کند که مرد او را طلاق دهد تا مردى دیگر و زمانى دیگر.

6- پیش از ازدواج چشمان خود را کاملاً باز کنید و با تقکر و قدرت سنجش و مشورت با دیگران آگانه انتخاب کنید و بعد از ازدواج مقداری چشمان خود را بسته نگاه دارید.


منبع : سایت مردمان

حریم خصوصی همسران زیر یک سقف

حریم خصوصی همسران زیر یک سقف

بسیاری از مشکلات زناشویی ناشی از احترام نگذاشتن به حریم خصوصی یکدیگر و خدشه‌دار کردن آن است.ما برای کامل‌تر شدن ازدواج می‌کنیم نه عوض شدن و تبدیل شدن به موجودی که همسرمان می‌خواهد.
زندگی مشترک به معنی به شراکت گذاشتن همه چیز با همسرمان است، اما در این بین نمی‌توان انکار کرد که هر انسانی مستقل از دیگران است، همان‌طور که کودک از والدینش یا حتی خواهر یا برادر دو قلویش مستقل است. این استقلال به معنی آن است که هر یک از ما به‌تنهایی برای خود قلمرویی داریم که مخصوص خود ماست؛ مثل افکاری که در ذهنمان می‌پرورانیم و اهداف شخصی‌مان و مجموعه رفتاری که از شخصیت ما سر می‌زند و تمام چیزهایی که ما را به خودمان می‌شناساند، در واقع خود واقعی ما که مستقل از تمام جهان اطراف ماست.

حال شاید بپرسید رابطه این استقلال و حریم خصوصی با زندگی مشترک چیست. باید گفت که بسیاری از مشکلات زناشویی ناشی از احترام نگذاشتن به حریم خصوصی یکدیگر و خدشه‌دار کردن آن است. می‌خواهیم با توضیح بیشتر درباره حریم خصوصی و با پیشنهاد راهکارهایی شما را در این زمینه آگاه‌تر کنیم.


هر کس صاحب حریم خود

وقتی 2 نفر با هم ازدواج می‌کنند، روی همسرشان احساس مالکیت دارند و گاهی به خودشان حق می‌دهند که در مورد همه چیز همسرشان تصمیم بگیرند. وقتی انسانی که ذاتا آزاد و مستقل است حق تصمیم‌گیری برای خود نداشته باشد و به اصطلاح حریم خصوصی برای خود قائل نباشد، 2 اتفاق ممکن است رخ دهد؛ یا از این‌که حریم خصوصی خود را از دست داده احساس بدی پیدا می‌کند که به پرخاشگری و عصبی بودن می‌انجامد، یا به شخصیتی وابسته تبدیل می‌شود که بدون همسرش نمی‌تواند هیچ کاری انجام دهد و از خود هیچ چیز ندارد.


همسران باید به حریم خصوصی هم احترام بگذارند. این به آن معنا نیست که زن و شوهر از فکر و احساس هم بی‌خبر باشند و برایشان مهم نباشد که درون همسرشان چه می‌گذرد، بلکه به آن معناست که به احساسات و افکار او احترام بگذارند و حقوق طبیعی‌اش را سلب نکنند. لحظه‌هایی که همسرتان می‌خواهد تنها باشد و در خلوت خودش باشد، فعالیت‌های مورد علاقه او که ممکن است شما اصلا به آنها علاقه نداشته باشید، حساسیت‌های رفتاری و اخلاقی‌ای که ممکن است شما به آنها حساس نباشید و... جزو حریم خصوصی هر فردی است که قابل احترام هم هست.

یادتان نرود که همسران مالک هم نیستند، بلکه شریک زندگی همدیگرند و وظیفه‌شان این است که هر کاری را با مشورت همدیگر انجام دهند،
نه این‌که صددرصد به حرف هم گوش بدهند. اگر بخواهید با فردی زندگی کنید، که مجبور باشید همان‌طور که او می‌خواهد رفتار کنید و خودتان را فراموش کنید زندگی برایتان کسالت بار خواهد شد و بعد از مدتی خسته می‌شوید و احساس می‌کنید خوشبخت نیستید. ما برای کامل‌تر شدن ازدواج می‌کنیم نه عوض شدن و تبدیل شدن به موجودی که همسرمان می‌خواهد. همه ما با مجموعه‌ای از خصوصیات مثبت و منفی وارد زندگی مشترک می‌شویم که خودمان هم بعد از مدتی می‌توانیم راجع به رفتارمان قضاوت کنیم و ببینیم که نقاط قوت و ضعفمان کجاست. همسران باید در بهتر شدن به هم کمک کنند و بهتر شدن و تکامل هیچ فردی را خسته نخواهد کرد. چیزی که همسران را از زندگی با هم خسته می‌کند، این است که خود را فراموش می‌کنند و فقط از دید همسرشان به خود نگاه می‌کنند و خودشان نیز برای حریم خصوصی خود احترام قائل نیستند. ادامه مطلب ...

برخی از معیارهای ازدواج که کم تر به آن ها توجه می شوند

آیا تا به حال از خود یا فرزندانتان سوال کرده اید که معیارهای واقعی ازدواج برای برخورداری از یک زندگی واقعی چیست؟ یا زندگی ایده آل و لذت بخش چگونه شکل می گیرد؟

اغلب پدر و مادرهای ایرانی علاقه بسیار وافری به فرزندان خود و آینده آن ها دارند و به همین جهت تمامی تلاش خود را از همان دوران کودکی برای رشد و تربیت فرزندان به کار می گیرند. آن ها فرزندان خود را تحت شرایط مطلوب اقتصادی و اجتماعی رشد می دهند و از مدارس پیشرفته و توانمند برای تحصیلات بدون نقص آنها بهره می برند. بهترین کلاس های آموزش هنر، تکنولوژی، زبان و ورزش را برای آمادگی همه جانبه عزیزانشان محیا می کنند و همه این ها مستلزم زحمات و مشکلات متعددی است که والدین برای تربیت بی نظیر فرزندانشان با آغوش باز متحمل می شوند.

اما برخی از این پدر و مادرها علیرغم این که حساسیت فوق العاده ای به تربیت صحیح فرزندان خود دارند، بازهم مهم ترین قسمت زندگی آن ها را نادیده می گیرند یا دست کم آن طور که باید مورد توجه قرار نمی دهند. آن ها فراموش می کنند که ازدواج و شروع زندگی مشترک فرزندانشان بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و نیازمند آموزش و انتقال تجربه است.

ازدواج و شروع یک زندگی مشترک از مواردی هست که به علت استمرار و پیوستگی ممتد در زندگی افراد موجب می شود تا زن و شوهر به صورت مشترک هر موضوعی را با هم تجربه کنند. انواع مشکلات، موفقیت ها،شادی، غم و قصه ها، حوادث و اتفاقات خوشایند یا تاسف بار و اختلافات و تفاهم ها. این تغییر وضعیت در طول یک زندگی مشترک مستلزم قابلیت ها و تفکرات مشترکی بین زن و مرد است تا از برخورد موج شدید این نا همواریها با پایه های زندگی، اساس آن دچار لرزش و شکاف نگردد.


اهمیت دوران پیش از ازدواج(نامزدی)

زندگی زناشویی متشکل از تجاربی است که با آزمون و خطا صورت می گیرد اما این آزمون و خطا تاریخ و مهلت مشخصی دارند که اگر از زمان آن ها بگذرد تبدیل به نفاق و درگیری و درنهایت جدایی خواهد شد.

زمان به موقع این آزمون و خطاها قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی یا نامزدی است که هر دوطرف با در نظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط کنترل شده ای را بایکدیگر آغاز می کنند.

در اصل این رابطه تنها برای شناخت خصوصیات و رفتارهای دو طرف نسبت به یکدیگر است و هرگز نباید این باور را به وجود بیاورد که این دوره مرحله مقدماتی ازدواج است و خواسته و ناخواسته باید ادامه راه به همین منوال صورت پذیرد. باید پذیرفت که این دوره فقط برای آشنایی، شناخت و محک یکدیگر است نه بیشتر. به زبانی ساده تر، یعنی هر جا که دو طرف احساس کردند که واقعا شکاف و اختلافات اساسی بین آن ها وجود دارد بهتر است که از ادامه راه خودداری کنند و بر عقاید و باورهای غلط خود و خانواده که مبنی بر بی آبرویی یا نگون بختی دختر و ضربه روحی هر دوطرف است یا مایه ننگ و حقارت خانواده است دست بردارند. 
ادامه مطلب ...

انتظارات بی مورد دختران از پسران در دوران پیش از ازدواج



قبلا یه جور دیگه بودی ، دیگه درکم نمیکنی ، به نیازهای عاطفیم پاسخ نمیدی ، دیگه برات مهم نیست که ... ، چرا دیگه بهم نمیگی ... ، چرا دیگه نمیپرسی ... ، چرا به انتظاراتم پاسخ نمیدی  ، تو سرد شدی ، احساس میکنم دیگه دوستم نداری و هزار و یک چرا و حرف دیگه .

مطالب مذکور در اکثر روابط دوستی ، نامزدی و حتی در دوران عقد  از طرف جنس مونث در مورد طرف مذکر مطرح میشه و جالب اینه که عموما در این حرفا ادعا می شود که طرف مذکر کمتر درک می کند و از این حرفا  ، در این پست قصد دارم افکار فمینیستی خودم رو کنار بذارم و ثابت کنم اکثر مواقع هنگام ردو بدل شدن این حرفها این جنس مونث است که شرایط طرف مذکر خودش رو درک نمی کنه و بدون توجه به حرفهای خودش ادامه میدهد .

مسئولیت چیست ؟

مسئولیت هم قبل از ازدواج وجود دارد و هم بعد از ازدواج که طبیعتا بعد از ازدواج چندین برابر شده و شکل حقیقی تر به خودش میگیره به گونه ای که باعث رشد و پیشرفت می شود .

بررسی مسئولیت دختران قبل از ازدواج ( سنین 18 تا 25 سال )


ادامه مطلب ...

چه زمانی باید به فکر انتخاب همسر باشیم ؟

خیلی وقته می خوام اینو بنویسم اما نمی شد حالا که شده سعی می کنم کامل بنویسم پس بخونید به صورت عامیانه می نویسم تا برای همه سنین قابل درک باشد.

در ابتدا می خوام از رفتارهای مشترک بین آدما بگم ، خب اصلا چه زمانی ما ها رو جزء آدم حساب می کنند ؟ سن بلوغ ، یعنی دخترا سن 9 تا 11 سالگی و آقا پسرا هم سن 15 تا 18 سالگی تازه قاطی آدما میشن . حالا در همین سن یعنی سن بلوغ یه اتفاقات عجیبی در همه ما ها شکل میگیره آخه داریم آدم میشیم مثلا کنجکاویهای ما گسترش پیدا میکنه از همین سن و سال بلوغه که میخواهیم یه جورایی واسه جنس مخالف جلب توجه کنیم غده ها فعال شدن و هورمونهای جنسی فعالیتشون زیاد تر شده غریزه جنسی کم کم داره با سیر صعودی حرکت میکنه کم کم گرایشات به جنس مخالف بالا میره نیازهای عاطفی و احسااستی ما شکل تازه ای به خود میگیره یا بهتر بگم شکل حقیقی خودش رو داره پیدا میکنه شخصیت ما داره شکل میگیره یه جایی یه خبری شده درست حدس زدید همونجا یی که ... کم کم توجه طلبی و گرایشات ما و کنجکاوی و غریزه ما میطلبه که با یک جنس مخالف ارتباط برقرار کنیم البته منظورم اون ارتباطه نیستا یک ارتباط سالم در حد دوستی ، اخی اون اولش فکر میکنی اگه یه دوست دختر داشته باشی چقدر خوب میشه یا بالعکسش بگذریم پیدا میکنی بعدشم چند صباحی نگذشته که فکر میکنی احساسه کار خودشو کرده و یک دل نه هزار دل عاشق شدی اکثر مواقع این درمورد پسرای سنین 16 تا 19 یا 20 سال صادقه این طبیعی که دخترهای هم رده سنی پسرها در سنین 15 تا 19 سال بیشتر از پسرها قدرت درک دارند و تا حدودی واقع بینانه تر به مسائل نگاه می کنند هر چند که احساس دخترها 7 برابر پسرها میباشد . معمولا پسرا تو این سن کمی غرور بیش از اندازه ای دارند و پرخاشگر و خلاصه خودشون رو عقل کل می دونند فورا هر چی میشه میرن تو فاز اردواج اینا همه طبیعیه و دورانی داره که میگذره اما
چه زمانی باید واقعا به فکر انتخاب همسر باشیم ؟

پاسخ زمانی که معیارهای شما شکل حقیقی به خود گرفت و ثابت ماند .


حالا از کجا بدونیم اصلا معیار ما چیه کی ثابت میشه ؟


ادامه مطلب ...